بهترین های چاپ

معرفی بهترین خدمات چاپی

بهترین های چاپ

معرفی بهترین خدمات چاپی

نکته های کاربردی برای طراحی لیبل

لیبل از جمله سازه های مهم و موثر تبلیغاتی است که نقش مهم و سازنده ای در جذب مشتری و جلب خشنودی او ایفا می کند. به همین دلیل نگارنده بر آن شد تا در این یادداشت به تحلیل نکته و یافته هایی کاربردی در این خصوص بپردازد.

  1. با مشتری مذاکره کنید

هیچ گاه تصور نکنید که از خواسته و تمایل های مشتری آگاه هستید. همواره با مشتری در تماس باشید، با او بحث و گفت و گو کنید و اطمینان حاصل کنید که هم مشتری دیدگاه و تصور درستی از خواسته ی خود دارد، هم شما به درستی از خواست و طرح مورد نظر او آگاه هستید.

این جلسه باید با حضور و درخواست سازمان برگزار شود. مشتری کم تر تمایلی به این دست جلسه و نشست ها نشان خواهد داد. حال این پرسش مطرح می شود که چه موضوع ها و محور هایی باید در این جلسه مطرح و بررسی شوند:

  1. لوگو: لوگو نخستین المان لیبل است که باید در این جلسه به آن پرداخته شود و لازم است بیشترین تلاش برای هماهنگی لوگو و لیبل حاصل شود.
  2. جزئیات کالا: مشتری کم تر به آن چه که باید و لازم است که بر روی کالا درج شود توجه نشان می دهد. این وظیفه ی طراح است که از مشتری بخواهد تا برای درج جزئیات، آمار و ارقام مورد نیاز برای درج روی لیبل، او را همراهی کند. فراموش نکنید که لیبل و طراحی آن، پیش از آن که بر اعتبار و ارزش سازمان مورد نظر اثر گذار باشد، اعتبار و ارزش طراح و شرکت طراحی را نشانه می رود. پس لازم است شرکت طراح، بیش از مشتری به کار و اجرای آن بها بدهد.
  3. هر آنچه باید از مشتری دریافت کنید: طراح و شرکت مربوطه باید بتواند فایل، طراحی، اتود، پیش طرح و هر آنچه که به طرح مشتری مربوط است را از مشتری دریافت کند. گرچه ممکن است برخی از مشتری ها بدون هیچ گونه طرح اولیه به شرکت وارد شوند. با این حال در این مورد هم می توان از انگیزه و ایده هایی که الهام بخش مشتری در ایجاد طرح مورد نظر هستند، آگاه شد. گذشته از این، فراموش نکنید که برخی از مشتری ها چندان درک درستی از مورد های یاد شده ندارند و این وظیفه ی طراح است که بتواند به مخزن های درونی مشتری درباره ی طرح مورد نظر دست یابد. 
  4.  نوع بسته بندی: اطمینان حاصل کنید که بسته بندی مورد نظر با لیبل و طرح مورد نظر هماهنگی داشته باشد. چه بسیار لیبل های جذابی که به دلیل عدم بهره مندی از بسته بندی مناسب دیده نشدند. این خود مستلزم جلسه ای میان تیم های طراحی و تیم بسته بندی است.
  5. دانش برندینگ: بهتر است مشورت و جلسه ای مشترک میان تیم طراحی و بازاریابی نیز انجام شود تا طرح لیبل از نگاه بازاریابی نیز موثر و نافذ باشد.

آناتومی لیبل

هم چون دیگر سازه های تبلیغاتی و چاپی، لیبل نیز آناتومی و ساختار تعریف شده ای دارد که به آن می پردازیم.

لیبل از سه جزء اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: خط ایمن (خطی که بعد از خط تریم قرار می گیرد)، خط تریم (خط حاشیه) و ناحیه ی بلید (ناحیه ی بعد از خط تریم). همه ی آن چه که یک طراح طراحی می کند، در ناحیه ای که به وسیله ی خط ایمن محاط شده، قرار می گیرد.

توجه به خط و ناحیه های یاد شده سبب می شود تا طراح حساب شده تر عمل کند و طراحی از چارچوب تعریف شده تجاوز نکند. 

در پایان به دیگر المان هایی که می توانند در طراحی لیبل لحاظ شوند می پردازیم و نکته های کاربردی در مرحله ی بعد از طراحی لیبل را، در مقاله ی آتی بررسی می کنیم.

عناصر کالا: بهتر است عناصر و مواد سازنده ی کالا در لیبل درج شوند. هر چه دقیق تر و شامل تر، بهتر.

گواهی نامه: گواهی نامه از جمله ابزار هایی است که شرکت و طراح های زیادی برای درج آن تمایل به نشان می دهند. با این حال، پیشنهاد نگارنده این است که از میان گواهی نامه های مختلف، بهتر آن است که گواهی مربوط با کالا بر روی لیبل درج شود.

پیشنهاد های کاربردی: بهتر است پیشنهاد، دستورالعمل و هر آنچه که مشتری را در خرید، مصرف و نگه داری کالا یاری می دهد، بر روی لیبل درج شود.

چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (3): بازار آتی برنج

در دو مقاله ی پیشین، به بحث تنظیم بازار برنج و حمایت از بازار برنج داخلی پرداختیم و دانستیم که بر خلاف آن چه در ظاهر نشان می دهد، تنظیم بازار برنج و حمایت از تولید کننده های داخلی، چندان کار ساده و آسانی نیست و در عمل، چالش های گسترده ای به همراه دارد.

در این مقاله سعی داریم تا چارچوب و قاب تحلیل مان را اندکی گسترده تر کنیم و به تحلیل بازار جهانی برنج بپردازیم.

چو عضوی به درد آورد روزگار ...

بر خلاف آن چه که عموم مردم جهان می پندارند، طبیعت جهان و بشر، به گونه ای ایجاد شده که از کوچک ترین تا بزرگ ترین آفریده های جهان، همه و همه به هم پیوسته هستند و نمی توان بخشی را جدا از جهان و در ساختاری ایزوله در نظر گرفت. در ادامه به تحلیل سیاست های تنظیم بازار داخلی برنج و اثر آن بر بازار جهانی برنج می پردازیم.

افزایش بهای برنج

در مقاله ی پیشین دانستیم که یکی از سیاست های حمایت از بازار برنج داخلی، سیاست افزایش قیمت برنج و پیش گیری از واردات آن است. حال می خواهیم اثر پروانه ای این سیاست را بررسی کنیم.

با افزایش بهای برنج در بازار داخل، کشاورز بیش از پیش به تولید برنج وابسته می شود و تولید خود را بالا می برد. بالا بردن تولید برنج، به معنای به کار گرفتن زمین های بیشتر، نیروی کار بیشتر، انرژی بیشتر و در نهایت سرمایه ی بیشتر است. این در حالی است که نیک می دانیم جامعه و کشور، تنها به برنج نیاز ندارد و فرآورده های کشاورزی مهمی هم چون مرکبات، میوه و سبزیجات نیز هستند که باید کاشت و برداشت شوند. حال چگونه می توان با نیروی کار، انرژی، زمان و سرمایه ای که صرف کاشت برنج شده است، به تامین دیگر نیاز های جامعه پرداخت؟

ادامه ی روند یاد شده، کار را به جایی می رساند که در نهایت سبب واردات دیگر فرآورده های کشاورزی و البته خروج ارز و وابسته شدن دولت به تولید خارج می گردد و این در حالی است که نگاهی خوش بینانه داشته باشیم و بازار جهانی مرکبات و سایر فرآورده های کشاورزی و گیاهی، با مشکل و کمبود مواجه نباشد. بماند که افزایش قابل توجه قیمت، خود سبب ایجاد فساد و بحران های مالی می گردد.

چه شد که به اینجا رسیدیم؟؟؟

شاید برای شما هم این پرسش ایجاد شود که چرا کشورها به فکر حمایت از تولید داخل و البته خود کفایی در برنج افتادند؟

در سال 2008، گذشته از بحران های مالی، بحران مهم و جهانی در زمینه ی تامین برنج پدید آمد که کشورها و دولتمرد ها را بر آن داشت تا به فکر خود کفایی در تامین برنج باشند. همین عامل، افزایش بهای برنج و حمایت از بازار برنج داخلی را در پی داشت. سرمایه ها به سمت تولید برنج داخلی سرازیر شدند و امتیاز های ویژه و حمایت های دولتی برای این کار در نظر گرفته شد.

یکی از این سیاست های تشویقی، اعطای یارانه به قشر کم درآمد و کشاورز بود که خود دو مشکل اساسی به دنبال داشت. نخست آن که (به دلیل در دست نبودن آمار و داده های مشخص و مبین) نمی توان به راحتی به شناسایی و کشف قشر فقیر پرداخت. دوم آن که ماهیت و طبیعت اقتصاد، چنین کاری را بر نمی تابد و هر گونه افزایش و کاهش قیمتی که بالاتر یا پایین تر از میانگین بازار باشد، با ایجاد دگرگونی در نحوه ی صرف پول در جامعه (به ویژه قشر فقیر)، سبب ایجاد تورم، مشکل های مالی و گسترش مصرف کالاهای عمومی می شود.

پس چاره چیه؟؟؟

تا کنون بیشتر اقتصاد دان ها چاره را در همگرایی جهانی قیمت ها دانسته اند که البته چندان اجرایی و دست یافتنی نیست و تنها به عنوان یک راه کار مطرح شده است. بر این اساس، قیمت برنج، بر اساس میانگین قیمت جهانی آن در بلند مدت تعیین و ارزش گذاری می شود.

با وجود همه ی آن چه که در این سه مقاله مطرح شد، چالش های عمده ای پیش روی تولید و تامین برنج قرار دارند که بیش از دغدغه های اقتصادی رخ نمایی می کنند. کاهش نیروی کار در روستا، افزایش دستمزد کشاورز و کارگر را به دنبال دارد و همین افزایش دستمزد خود به افزایش بهای تولید منتهی می گردد که البته رشد بهای تمام شده را برای مصرف کننده به همراه دارد. با این حال، نگارنده باور دارد که در بلند مدت، دانش و تکنولوژی با دستاورد های خود، بخش مهمی از چالش و دغدغه های بیان شده را حل خواهند کرد.


چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (2): بازار داخلی برنج

پول خوش بختی (میاره/ نمیاره)

بنا بر وعده ای که پیش از این دادیم، در این مقاله به مکانیزم حمایت از بازار داخلی برنج می پردازیم. پیش از هر چیز لازم است تا دو مفهوم "تولید کننده ی خالص برنج" و "مصرف کننده ی خالص برنج" را تعریف کنیم:

  1. تولید کننده ی خالص برنج: تولید کننده ی خالص برنج شخص حقیقی یا حقوقی است که تولید و فروش برنج او، از میزان خریدش، به مراتب بیش تر است.
  2. مصرف کننده ی خالص برنج: این عبارت در نقطه ی مقابل تعریف پیشین قرار می گیرد و بر شخص حقیقی یا حقوقی دلالت دارد که مصرف برنج او، از تولید و فروش برنجش، پیشی می گیرد.

با اندکی توجه به دو تعریف یاد شده، در می یابیم که با اجرای سیاست های (یادتون هست سیاست ها چی بودند؟؟؟) حمایت از بازار برنج داخلی، گروه اول سود می برد و گروه دوم، ضرر می کند و این جاست که در می یابیم "از حرف تا عمل .......".

حال بیایید نگاهی به سیاست های حمایت از برنج داخلی، در عرصه کاربرد داشته باشیم.

  1. افزایش قیمت، کنشی ضد مصرف است و با کاهش مصرف، تولید را افزایش می دهد. از آن جایی که برنج غذای اصلی عمده ی مردم جامعه، به ویژه قشر فقیر است، افزایش قیمت برنج سبب آسیب زدن به این قشر می شود، گرچه تولید کننده از آن سود می برد و سبب افزایش رفاه و سطح کیفی زندگی کشاورز می گردد. گذشته از این، با افزایش قیمت تولید برنج، کشاورز و تولید کننده، به استفاده از نیروی کار بومی و البته غیر متخصص که دستمزد کم تری طلب می کند، رو می آورد. همین عامل در بلند مدت سبب افزایش سطح رفاه و اشتغال اهالی غیر شهری و تولید کننده های بومی برنج می شود. گرچه تامین برنج برای دیگر قشر ها، مشکل خواهد شد.
  2. کاهش قیمت، کنشی ضد تولید است و سبب بی میل شدن کشاورز و تامین کننده، نسبت به تولید برنج می شود. از سویی دیگر، با کاهش تولید برنج، هم چون نمونه ی پیشین، بخش کلانی از مردم جامعه، از این ماده ی حیاتی محروم خواهند شد. از سویی دیگر، تولید و کاشت برنج، تنها منبع درآمد کشاورز است و از آن جایی که کاهش قیمت برنج، کاهش تولید آن را به همراه خواهد داشت، در نهایت خود به کاهش درآمد کشاورز منتهی می گردد و روشن است که همین مسئله چه پیامد هایی برای دیگر بخش های تولیدی و اقتصادی جامعه به همراه خواهد داشت.

از دو مورد یاد شده در می یابیم که حمایت از بازار داخل، بیش از هر چیز به ساختار و مکانیزم های اقتصادی-اجتماعی حاکم بر کشور وابسته است که اگر «تدبیری» برای بهبود آن اندیشه نشود، نمی توان «امیدی» به آینده ی روشن آن داشت.

حال بیایید موضوع بحث شده را از لنز جهانی بررسی کنیم.

برای کشور های صادر کننده ی برنج: با افزایش قیمت، اشتغال، سطح رفاه و مالی کشور افزایش خواهد یافت و رشد خواهد کرد. هم چنین با ایجاد اشتغال و درآمد زایی در بخشی از جامعه، درآمد ایجاد شده درون جامعه به گردش خواهد افتاد و به دیگر زمینه های اقتصادی تزریق خواهد شد که در نهایت رشد اقتصادی کشور را نوید می دهد.

برای کشور های وارد کننده ی برنج: با افزایش قیمت، سطح رفاه و درآمد مردم کاهش خواهد یافت که این خود به افزایش قیمت ها در دیگر گروه های کالایی و در نهایت بیکاری، تورم و رکود اقتصادی منتهی می گردد. فراموش نکنیم که برنج غذای اصلی مردم جهان است و با افزایش قیمت، شاید مصرف آن کاهش پیدا کند، ولی صفر نمی شود.

در این مقاله به تحلیل دو سیاست یاد شده در زمینه ی کنترل بازار برنج و حمایت از بازار برنج داخلی پرداختیم و دانستیم که گرچه در تئوری آسان و جذاب است، ولی در عمل چالش های گسترده و مبهمی پیش روی این مهم قرار دارد. در مقاله ی آتی، نگارنده قصد دارد تا نگاهی به آینده ی بازار برنج و سیاست های مقتضی و مربوط به آن بپردازد.


چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (1): بازار برنج

شاید شما هم به این فکر افتاده باشید که:

  • چه عامل هایی بر قیمت گذاری برنج اثر گذار هستند؟
  • چرا قیمت برنج های مختلف با هم تفاوت دارد؟
  • چه چیزی سبب می شود برنج ارزان تر یا گران تر تولید شود؟
  • قیمت و تولید برنج چه نقشی در اقتصاد کشور و جهان ایفا می کند؟
  • چگونه می توان برنج با کیفیت، بیشتر و با قیمت ارزان تر تولید کرد؟

پرسش های یاد شده، محور مطلب هایی هستند که نگارنده قصد دارد در این مقاله و مقاله ی بعدی، به آن ها بپردازد.

هر کی به فکر خویشه ...

مثل همه ی بازار های جهان، در این بازار هم هر کسی سعی دارد سود و منفعت بیشتری برای خودش ایجاد کند.

کشاورز، مصرف کننده، دولت، صنعت چاپ و بسته بندی، دلال، فروشگاه و حمل و نقل، همه در صدد هستند تا میزان ممکن، حاشیه ی سود خود را افزایش دهند و این نه تنها مربوط به بخشی از جهان، که در همه ی بازار های برنج جهان، نمودار است.

با این حال، عمده ی این نگرانی ها و رقابت ها، در بازار های محلی ایجاد می شود. برای نمونه، می توانیم به تفاوت قابل توجه بهای برنج در میان کشور های مختلف از جمله ژاپن، کره و ترکمنستان اشاره کنیم. بهای برنج در بازار های داخلی این کشور ها، در میزان بالاتری نسبت به دیگر نقطه های جهان قرار دارد که البته نرخ بالای تولید ناخالص داخلی و واردات، اثر عمده ای بر افزایش بهای تمام شده ی آن داشته است.

حمایت از بازار داخلی: چرا و چگونه؟

روشن است که شرایط اقتصادی جامعه و بازار داخلی، بی تاثیر از افزایش قیمت برنج نخواهد بود و در بلند مدت، پیامد های منفی آن بر اقتصاد هر کشوری، پدیدار خواهد گشت. نگارنده یکی از راه کار های مهم در این بخش را، پشتیبانی از بازار داخل می داند که البته روش و چارچوب خاص خود را دارد.

در کل دو رویکرد برای کنترل بازار داخلی در برابر بازار خارجی وجود دارد:

  1. کاهش قیمت در تقابل با افزایش قیمت: در این رویکرد، زمانی که بهای تولید و تامین برنج افزایش می یابد، دولت با کاهش قیمت برنج داخلی، نه تنها از تولید کننده ی داخلی حمایت می کند، که از واردات برنج و خروج ارز نیز پیش گیری می نماید.
  2. افزایش قیمت در تقابل با کاهش قیمت: در این رویکرد، با ارزان شدن برنج در بازار جهانی، دولت بهای برنج داخلی را افزایش می دهد تا هم از قاچاق آن جلوگیری کند و هم در مقابل واردات برنج، از تامین کننده ی داخلی حمایت کند.

سیاست های یاد شده، به شکل و از روش های مختلفی انجام می گیرند و دخالت و تعامل های بخش خصوصی و دولتی در هر یک و بسته به هر کشور، متفاوت است. برای نمونه، کشور هایی هم چون ویتنام، اندونزی و هند، سازمان و نهاد های خصوصی را تشکیل داده اند که هر یک در بخشی از زنجیره تامین برنج جای دارند و با پیاده سازی چارچوب های اعلام شده از سوی دولت، بر روند تولید، تامین، واردات و صادرات برنج (به نفع تولید کننده ی داخلی)، نظارت و اعمال نفوذ می کنند. شرکت NFA در فیلیپین، VINAFOOD در ویتنام، و بنگاه غذا در هند، از جمله نمونه های قابل گفت و گو هستند.

از حرف تا عمل فاصله بسیار است

با این حال، اعمال سیاست های یاد شده و حمایت از تولید کننده های داخلی برنج، به این سادگی نیست و هم چون هر موضوع دیگری، چالش و دغدغه های خاص خود را دارد که نگارنده در مقاله ی بعدی آن را مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد داد.

آن چه در آینده خواهید خواند ...

آیا افزایش قیمت برنج به تنهایی می تواند سبب رفاه قشر کشاورز شود؟

آیا رفاه یک قشر به تنهایی، رفاه همه ی جامعه را در پی خواهد داشت؟

چرا با وجود سازنده بودن هدف (حمایت از تولید داخل)، اغلب همکاری سازنده و سینرژی لازم رخ نمی دهد؟

برای دانلود فایل مقاله ی «چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (1): بازار برنج»، بر لینک زیر کلیک کنید.

فایل مقاله ی «چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (1): بازار برنج»

گذری بر تاریخ طراحی و بسته بندی

بسته بندی ترکیب آشنایی است که سال ها آن را شنیده ایم و در زندگی روزمره به کار گرفته ایم. با این حال شاید کمتر از تاریخ و چگونگی پیدایش آن خبر داشته باشیم. در این مقاله سعی داریم نگاهی کوتاه بر چگونگی پیدایش بسته بندی و سپس نکته های مهم و کاربردی در طراحی بسته بندی مناسب، داشته باشیم.

همه چیز از ناپلئون شروع شد

بسته بندی صنعتی (آن گونه که امروز می شناسیم)، نخستین بار در سال 1805 و برای ارتش ناپلئون بناپارت معروف طراحی شد. این بسته بندی، گونه ای بسته بندی فلزی بود که برای غذا های کنسرو شده به کار می رفت.

پس از این، در سال 1817، بسته بندی های کاغذی و مقوایی در انگلستان رایج شدند و در نهایت جعبه های مقوایی تاشو، در سال 1879 به بازار نفوذ کردند. رفته رفته این حرفه رشد کرد و گسترش یافت و در سال 1952، مدرسه ی ایالتی میشیگان، رشته ی تحصیلی جدیدی را به نام طراحی و بسته بندی معرفی، و جامعه ای از دانش آموخته های این رشته را روانه ی بازار و صنعت کرد.

امان از دست آمریکا

بر خلاف طراحی و بسته بندی که زایشی، سلیقه ای و خود جوش داشت، برچسب زدن بر روی کالا، قوطی و جعبه های مختلف، نخستین بار در ایالات متحده آمریکا اجباری شد. تولید کننده ها ملزم بودند همه ی اطلاعات و داده های مورد نیاز و ضروری را بر روی این برچسب ها درج نمایند. در نهایت این حرکت مسیر خود را ادامه داد و به نمای امروزی اش دست یافت.

بسته بندی چیست؟

بر اساس تعریف موسسه ی استاندارد ایران، بسته بندی، ظرف یا محافظی است که از لحظه ی تولید تا لحظه ی مصرف، از کالا نگهداری کند. می دانیم که این تعریف جامع و کلی است. در اصل مراد از نگهداری، پیش گیری از هر گونه آسیب دیدن است که البته آسیب ها شکل های گوناگون دارند.

بسته بندی و تبلیغات

اگر شما هم مانند خیلی از مصرف کننده ها نسبت به کارکرد های مهم طراحی و بسته بندی در بازاریابی و فروش نا آگاه هستید، کافی است سری به یک فروشگاه بزنید و برند و طراحی های مختلف از یک کالا را مشاهده و اثر آن ها بر تصمیم خود را ارزیابی نمایید. گذشته از این، از آن جایی که نگارنده در این مورد بسیار داد سخن در داده است، تنها به آوردن ارجاع هایی از یادداشت های پیشین نگارنده در این باره اکتفا می کنیم و قضاوت را به خواننده وا می سپاریم.

طراحی و بسته بندی مواد غذایی

  1. انتخاب قالب مناسب: بسته به جنس و نوع کالا، باید قالب بسته بندی مناسبی برای کالای خود در نظر بگیرید.

پارچه مناسب تر است یا کاغذ؟

کاغذ مناسب تر است یا پلاستیک؟

پلاستیک مناسب تر است یا شیشه؟

شیشه مناسب تر است یا گونی؟

پاسخ پرسش های یاد شده، همه به تحلیل، دریافت و شناخت تامین کننده از بسته بندی کالا و البته خود کالا بستگی دارد. توجه به محل نگهداری کالا از دیگر مورد هایی است که بر گزینش قالب بسته بندی اثر گذار است. برای نمونه اگر قرار است کالایی درون انباری و یا در شرایط رفت و آمدی زیاد استفاده شود، بهتر است قالب آن از شیشه نباشد.


  1. شفاف یا مات

آیا لازم است که محتوای درون بسته بندی قابل دیدن باشد؟ پاسخ این پرسش بستگی زیادی به نوع کالا دارد. اگر کالا از جنس مواد غذایی است، بهتر است که بسته بندی شفاف و به گونه ای باشد که بتوان بدون باز کردن بسته بندی، درون مایه ی آن را نگاه و بررسی کرد. حبوبات، آجیل و دیگر ماده های مشابه، در این دسته جای دارند.

رنگ و طراحی

برای بسته بندی ماده های غذایی، رنگ های اشتها آور هم چون زرد، نارنجی و قرمز پیشنهاد می شود. گرچه نگارنده هر گونه ساده انگاری درباره ی رنگ بندی و ترکیب رنگ را چه در طراحی و چه در بسته بندی نفی می کند و باور دارد که طراح باید درک و شناخت درستی از تناسب میان رنگ و جنس، بسته بندی و مصرف کالا داشته باشد.

در پایان، این توصیه ی نگارنده را فراموش نکنیم که «بر خلاف گذشته، امروز طراحی و بسته بندی، نه یک "شاید"، که "باید" هر کسب و کاری است و بی توجهی به آن، پیامد های منفی برای کسب و کار به همراه خواهد داشت».