بهترین های چاپ

معرفی بهترین خدمات چاپی

بهترین های چاپ

معرفی بهترین خدمات چاپی

چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (3): بازار آتی برنج

در دو مقاله ی پیشین، به بحث تنظیم بازار برنج و حمایت از بازار برنج داخلی پرداختیم و دانستیم که بر خلاف آن چه در ظاهر نشان می دهد، تنظیم بازار برنج و حمایت از تولید کننده های داخلی، چندان کار ساده و آسانی نیست و در عمل، چالش های گسترده ای به همراه دارد.

در این مقاله سعی داریم تا چارچوب و قاب تحلیل مان را اندکی گسترده تر کنیم و به تحلیل بازار جهانی برنج بپردازیم.

چو عضوی به درد آورد روزگار ...

بر خلاف آن چه که عموم مردم جهان می پندارند، طبیعت جهان و بشر، به گونه ای ایجاد شده که از کوچک ترین تا بزرگ ترین آفریده های جهان، همه و همه به هم پیوسته هستند و نمی توان بخشی را جدا از جهان و در ساختاری ایزوله در نظر گرفت. در ادامه به تحلیل سیاست های تنظیم بازار داخلی برنج و اثر آن بر بازار جهانی برنج می پردازیم.

افزایش بهای برنج

در مقاله ی پیشین دانستیم که یکی از سیاست های حمایت از بازار برنج داخلی، سیاست افزایش قیمت برنج و پیش گیری از واردات آن است. حال می خواهیم اثر پروانه ای این سیاست را بررسی کنیم.

با افزایش بهای برنج در بازار داخل، کشاورز بیش از پیش به تولید برنج وابسته می شود و تولید خود را بالا می برد. بالا بردن تولید برنج، به معنای به کار گرفتن زمین های بیشتر، نیروی کار بیشتر، انرژی بیشتر و در نهایت سرمایه ی بیشتر است. این در حالی است که نیک می دانیم جامعه و کشور، تنها به برنج نیاز ندارد و فرآورده های کشاورزی مهمی هم چون مرکبات، میوه و سبزیجات نیز هستند که باید کاشت و برداشت شوند. حال چگونه می توان با نیروی کار، انرژی، زمان و سرمایه ای که صرف کاشت برنج شده است، به تامین دیگر نیاز های جامعه پرداخت؟

ادامه ی روند یاد شده، کار را به جایی می رساند که در نهایت سبب واردات دیگر فرآورده های کشاورزی و البته خروج ارز و وابسته شدن دولت به تولید خارج می گردد و این در حالی است که نگاهی خوش بینانه داشته باشیم و بازار جهانی مرکبات و سایر فرآورده های کشاورزی و گیاهی، با مشکل و کمبود مواجه نباشد. بماند که افزایش قابل توجه قیمت، خود سبب ایجاد فساد و بحران های مالی می گردد.

چه شد که به اینجا رسیدیم؟؟؟

شاید برای شما هم این پرسش ایجاد شود که چرا کشورها به فکر حمایت از تولید داخل و البته خود کفایی در برنج افتادند؟

در سال 2008، گذشته از بحران های مالی، بحران مهم و جهانی در زمینه ی تامین برنج پدید آمد که کشورها و دولتمرد ها را بر آن داشت تا به فکر خود کفایی در تامین برنج باشند. همین عامل، افزایش بهای برنج و حمایت از بازار برنج داخلی را در پی داشت. سرمایه ها به سمت تولید برنج داخلی سرازیر شدند و امتیاز های ویژه و حمایت های دولتی برای این کار در نظر گرفته شد.

یکی از این سیاست های تشویقی، اعطای یارانه به قشر کم درآمد و کشاورز بود که خود دو مشکل اساسی به دنبال داشت. نخست آن که (به دلیل در دست نبودن آمار و داده های مشخص و مبین) نمی توان به راحتی به شناسایی و کشف قشر فقیر پرداخت. دوم آن که ماهیت و طبیعت اقتصاد، چنین کاری را بر نمی تابد و هر گونه افزایش و کاهش قیمتی که بالاتر یا پایین تر از میانگین بازار باشد، با ایجاد دگرگونی در نحوه ی صرف پول در جامعه (به ویژه قشر فقیر)، سبب ایجاد تورم، مشکل های مالی و گسترش مصرف کالاهای عمومی می شود.

پس چاره چیه؟؟؟

تا کنون بیشتر اقتصاد دان ها چاره را در همگرایی جهانی قیمت ها دانسته اند که البته چندان اجرایی و دست یافتنی نیست و تنها به عنوان یک راه کار مطرح شده است. بر این اساس، قیمت برنج، بر اساس میانگین قیمت جهانی آن در بلند مدت تعیین و ارزش گذاری می شود.

با وجود همه ی آن چه که در این سه مقاله مطرح شد، چالش های عمده ای پیش روی تولید و تامین برنج قرار دارند که بیش از دغدغه های اقتصادی رخ نمایی می کنند. کاهش نیروی کار در روستا، افزایش دستمزد کشاورز و کارگر را به دنبال دارد و همین افزایش دستمزد خود به افزایش بهای تولید منتهی می گردد که البته رشد بهای تمام شده را برای مصرف کننده به همراه دارد. با این حال، نگارنده باور دارد که در بلند مدت، دانش و تکنولوژی با دستاورد های خود، بخش مهمی از چالش و دغدغه های بیان شده را حل خواهند کرد.


چه کسی کیسه ی برنج مرا جا به جا کرد (2): بازار داخلی برنج

پول خوش بختی (میاره/ نمیاره)

بنا بر وعده ای که پیش از این دادیم، در این مقاله به مکانیزم حمایت از بازار داخلی برنج می پردازیم. پیش از هر چیز لازم است تا دو مفهوم "تولید کننده ی خالص برنج" و "مصرف کننده ی خالص برنج" را تعریف کنیم:

  1. تولید کننده ی خالص برنج: تولید کننده ی خالص برنج شخص حقیقی یا حقوقی است که تولید و فروش برنج او، از میزان خریدش، به مراتب بیش تر است.
  2. مصرف کننده ی خالص برنج: این عبارت در نقطه ی مقابل تعریف پیشین قرار می گیرد و بر شخص حقیقی یا حقوقی دلالت دارد که مصرف برنج او، از تولید و فروش برنجش، پیشی می گیرد.

با اندکی توجه به دو تعریف یاد شده، در می یابیم که با اجرای سیاست های (یادتون هست سیاست ها چی بودند؟؟؟) حمایت از بازار برنج داخلی، گروه اول سود می برد و گروه دوم، ضرر می کند و این جاست که در می یابیم "از حرف تا عمل .......".

حال بیایید نگاهی به سیاست های حمایت از برنج داخلی، در عرصه کاربرد داشته باشیم.

  1. افزایش قیمت، کنشی ضد مصرف است و با کاهش مصرف، تولید را افزایش می دهد. از آن جایی که برنج غذای اصلی عمده ی مردم جامعه، به ویژه قشر فقیر است، افزایش قیمت برنج سبب آسیب زدن به این قشر می شود، گرچه تولید کننده از آن سود می برد و سبب افزایش رفاه و سطح کیفی زندگی کشاورز می گردد. گذشته از این، با افزایش قیمت تولید برنج، کشاورز و تولید کننده، به استفاده از نیروی کار بومی و البته غیر متخصص که دستمزد کم تری طلب می کند، رو می آورد. همین عامل در بلند مدت سبب افزایش سطح رفاه و اشتغال اهالی غیر شهری و تولید کننده های بومی برنج می شود. گرچه تامین برنج برای دیگر قشر ها، مشکل خواهد شد.
  2. کاهش قیمت، کنشی ضد تولید است و سبب بی میل شدن کشاورز و تامین کننده، نسبت به تولید برنج می شود. از سویی دیگر، با کاهش تولید برنج، هم چون نمونه ی پیشین، بخش کلانی از مردم جامعه، از این ماده ی حیاتی محروم خواهند شد. از سویی دیگر، تولید و کاشت برنج، تنها منبع درآمد کشاورز است و از آن جایی که کاهش قیمت برنج، کاهش تولید آن را به همراه خواهد داشت، در نهایت خود به کاهش درآمد کشاورز منتهی می گردد و روشن است که همین مسئله چه پیامد هایی برای دیگر بخش های تولیدی و اقتصادی جامعه به همراه خواهد داشت.

از دو مورد یاد شده در می یابیم که حمایت از بازار داخل، بیش از هر چیز به ساختار و مکانیزم های اقتصادی-اجتماعی حاکم بر کشور وابسته است که اگر «تدبیری» برای بهبود آن اندیشه نشود، نمی توان «امیدی» به آینده ی روشن آن داشت.

حال بیایید موضوع بحث شده را از لنز جهانی بررسی کنیم.

برای کشور های صادر کننده ی برنج: با افزایش قیمت، اشتغال، سطح رفاه و مالی کشور افزایش خواهد یافت و رشد خواهد کرد. هم چنین با ایجاد اشتغال و درآمد زایی در بخشی از جامعه، درآمد ایجاد شده درون جامعه به گردش خواهد افتاد و به دیگر زمینه های اقتصادی تزریق خواهد شد که در نهایت رشد اقتصادی کشور را نوید می دهد.

برای کشور های وارد کننده ی برنج: با افزایش قیمت، سطح رفاه و درآمد مردم کاهش خواهد یافت که این خود به افزایش قیمت ها در دیگر گروه های کالایی و در نهایت بیکاری، تورم و رکود اقتصادی منتهی می گردد. فراموش نکنیم که برنج غذای اصلی مردم جهان است و با افزایش قیمت، شاید مصرف آن کاهش پیدا کند، ولی صفر نمی شود.

در این مقاله به تحلیل دو سیاست یاد شده در زمینه ی کنترل بازار برنج و حمایت از بازار برنج داخلی پرداختیم و دانستیم که گرچه در تئوری آسان و جذاب است، ولی در عمل چالش های گسترده و مبهمی پیش روی این مهم قرار دارد. در مقاله ی آتی، نگارنده قصد دارد تا نگاهی به آینده ی بازار برنج و سیاست های مقتضی و مربوط به آن بپردازد.